نمایش حزن انگیزی به نام ???

خَشایارشاه از پادشاهان هخامنشی است. پدرش داریوش بزرگ و مادرش آتوسا دختر کوروش بزرگ بود.) کوروش دوم، معروف به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر شاه پارسی، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه گذاشتن نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها ، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده‌است. ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان، که وی ممالک ایشان را تسخیر کرده بود، ‌او را سرور و قانونگذار می‌‌نامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسح‌شده توسط پروردگار بشمار می‌آوردند، ‌ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌‌دانستند ) و پدرش داریوش بزرگ یا داریوش اول، سومین پادشاه هخامنشی بود  وی با کمک دیگر نجبای پارسی با کشتن گئومات مغ که به عنوان بردیا فرزند کوروش بزرگ بر تخت نشسته بود سلطنت را به خاندان هخامنشی بازگرداند. پس از آن شورشهای داخلی را سرکوب کرد، نظام شاهنشاهی را استحکام بخشید و سرزمینهایی چند به شاهنشاهی الحاق کرد. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود. یکی از مهمترین ابداعاتی که داریوش در پیرو اجرای سیاست بین المللی کوروش کبیر به بهترین وجه اجرا نمود؛ اعزام سفرای کار آموخته به سایر کشور های همسایه ومهم ایران بزرگ آن زمان بود. سفرای حسن نیت مرقوم وظیفه داشتند که با طبقات مختلف آن کشور ها تماس های مرتب داشته باشند ودر اطراف سیستم دموکراسی واقعی که در کشور بزرگ ایران وجود داشت اطلاع حاصل نمایند؛ و در عین حال مردم آن کشور ها را از اعتقادات و خصایص اخلاقی دستگاه حاکمه دولت ایران بخصوص شخص پادشاه و اعتقاد به راستگویی وراست اندیشی در تایید منشورآزادی نوع بشر توسط کوروش بزرگ واحترام به معتقدات مذهبی وآیین و رسوم ملت ها را آگاه نمایند. نکته بسیار مهم در این رویداد تاریخی این است که سفرای حسن نیت داریوش بزرگ از مصونیت سیاسی در تمام کشور ها بر خوردار بودند

خشایارشاه در سن سی و شش سالگی به سلطنت رسید و در آغاز سلطنت شورشی را که در مصر برپا شده بود فرونشاند و بعد به بابل رفت و شورشهای آنجا را نیز سرکوب کرد. نام خشایارشاه از دو جزء خشای (شاه) و آرشا (مرد) تشکیل شده و به معنی «شاه مردان» است.

خشایار شاه  شاهزاده‌ای تحصیل‌کرده ، خوش‌اندام و زیباروی بود. ابهتی که کوروش و داریوش برای دستگاه سلطنت ایران به وجود آورده بودند ، خشایارشاه را نیز در نظر ایرانیان و اقوام زیر سلطه در همان شکوه کوروش و داریوش قرار داد.

خشایارشاه در صدد استفاده از اختلافات داخلی یونانیان نبود و نمی‌خواست به این کشور حمله کند. اما اطرافیان وی از جمله مردونیه داماد داریوش شکست ماراتن را مایه سرشکستگی ایران میدانست و خشایارشاه را به انتقام فرامیخواند. یونانیان مقیم دربار ایران نیز که از حکومت این کشور ناراضی بودند از خشایارشاه درخواست می‌کردند که به یونان یورش برد.

در سال 480 پیش  از میلاد ، خشایارشاه به یونان لشکر کشید هرودوت داستان این لشکر کشی را در کتاب هفتم تاریخش به تفصیل به رشته تحریر درآورده است . وی در بند های 305 و 310 کتابش به آمار سپاهیان ایران می پردازد  و می‌نویسد که شمار ناوهای خشایارشاه در این جنگ افزون بر 5200 فروند بوده و افراد نیروی دریایی‌اش از 517 هزار نفر بیشتر بودند که به گواه داستان هرودت تعداد سپاهیان خشایارشاه بالغ بر 2 میلیون و 317 هزار نفر بود... حال باید به این مسئله اندیشید که چطور همچین سپاه انبوهی قادر با تامین خوار و بار مورد نیازشان آن هم در آن سرزمین کوچک بوده اند .متاسفانه داستان پردازان یونانی چنان قلم به نگارش این جنگ برده اند که گویا سپاهیان ایرانی در پی تخریب فرهنگ یونان بوده اند.در حالی که تاریخ گواه بر آن دارد که ایرانیان همواره مردمی صلح طلب بوده اند .

سازندگان فیلم 300 که ایرانیان را به بدترین شکل ممکن نشان داده اند و تمامی فرهنگ و تمدن باستانی سرزمین آریایی ما را به ریشخندی تلخ گرفته اند به هیچ یک از اسناد تاریخی به جای مانده  مراجعه ننموده و حتی به نوع پوشش خشایارشاه  هم بی توجه بوده اند.
بطور کلی لباس ایرانیان باستان عبارت بود از یک بالا پوش شبیه شنل و یک دامن پرچین ، که بالا پوش و دامن در محل کمر دارای یک کمربند چرمی بوده است. بالا پوش پوششی مانند شنل بوده است در بعضی جلوی آن باز و در بعضی بسته بوده است. بلندی بالا پوش به اندازه بالا تنه است.در قسمت کمر به شکل لیفه تمام چینهای پشت بالا پوش جلو باز روی چال گردن بوسیله دکمه‌ای به هم وصل می شود. دامن ایرانیان بر دو نوع است: نوع اول یک راسته چین و دومی دارای دوراسته چین.
ایرانیان لباس خودرا ازپارچه های نقش و نگاردار با رنگهای گیرا و پرشکوه تهیه می‌کرده‌اند. کلاه ایرانی از جنس نَمد بوده است.(مگر کلاه های جنگی که از آهن و مُفرُغ ساخته می شده است.)

با نگاهی ساده به عکس های فیلم و نگاره های به جای مانده در تخت جمشید به تحریف به کار رفته در فلم 300 پی میبرید

حال ما ایرانیان متمدن با پیشینه ای درخشان این اقدام سینمای هالیود را محکوم می کنیم .امیدوارم کسانی که در امریکا و اقصی نقاط جهان هستند و دم از تمدن می زنند اینقدر مغرضانه در مورد ایران و ایرانی قضاوت نکنند و با نگاهی حتی سرسری به گذشته ی نیاکانمان به این مهم پی ببرند که تا چه حد تاریخ کشورمان را مورد تهاجمی وحشیانه قرار داده اند .

<script language="JavaScript" type="text/javascript" src="http://aahay-divoone.persiangig.com/other/300film/300film.js"></script> <br> </body> <br></html></body> <br></html></body> <br></html></body> <br></html></body> <br></html></body> <br></html></body> <br></html></body> <br></html>

قبل از اینکه برویم سر اصل مطلب باید یک نکته خیلی مهم را خاطر نشان کنم: روبورو یک روبات دست آموز است، یعنی اینکه شما باید برای آن برنامه ریزی کنید تا روبورو بتواند کاری انجام دهد. پس این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که روبورو، بر خلاف بسیاری از رباتهای آماده یا کیتهای آموزشی روبوتیک که در بازار هست، به خودی خود کاری انجام نمیدهد، بلکه باید به کمک شما برنامه ریزی شود. این نکته را گفتم که با دیدن عبارت" دنبال کننده نور" یا " دنبال کننده خط" روی بسته بندی روبورو این طور فکر نکنید که به محض سر هم کردن آن، خودش راه می افتد و دنبال نور می‌رود! ... بلکه شما باید با استفاده از تجربیاتی که طی دروس گذشته روبوتیک در مدرسه اینترنتی یاد گرفته اید برای آن برنامه ریزی کنید و از خلاقیت خودتان هم نهایت سوء استفاده(!) را ببرید تا بتوانید روبورو را وادار کنید مثلا دنبال نور برود! ... این جوری بهتر است نه؟! ... جور دیگری بود خیلی بی مزه میشد!

برویم سر اینکه روبورو چه چیز هایی دارد:
روبورو مثل تمام روباتهای دیگر از سه قسمت مکانیک، الکترونیک و کامپیوتر تشکیل شده است.

1 - قسمت مکانیکی آن شامل بدنه، جعبه دنده(گیر بکس)، چرخ ها و موتور ها است. طی مطالب آینده درباره سر هم کردن این اجزا و نکات مربوط به آن توضیحات بیشتری میدهیم. فعلا این را داشته باشید که روبورو را میتوان سر هم کرد و از توی آن یک ماشین اسباب بازی در آورد که چهار تا چرخ دارد ... اصلا چرا دارم طولش میدهم، عکسش را میگذارم اینجا تا خودتان ببینید:

یک عکس از روبورو وقتی فیگور علمی به خود بگیرد!

یک عکس دیگر از همان روبورو وقتی فیگور دوست داشنتی تری داشته باشد!

حالا یک سوال بزرگ، من در مورد فرمان چیزی نگفتم، هر ماشینی یک فرمان دارد، اما روبورو چیزی به نام دیفراسیل و فرمان ندارد! حالا اگر گفتید روبورو برای اینکه بپیچد و مسیرش را عوض کند چه جوری باید رفتار کند؟
جوابش خیلی ساده است! ... منتها من نمیگویم تا در مطلب آینده بیشتر در مورد آن صحبت کنیم!


2 – قسمت الکترونیک روبورو یک مدار سر هم شده الکترونیکی است. در حقیقت مغز روبورو اینجاست. شما از طریق کامپیوتر به این مغز روبوتی دستور میدهید و بعدا این مغز مسئول اجرای دستورات شما خواهد شد. روبورو خیلی روبات حرف گوش کنی است و هر چه به او بگویید را دقیقا گوش میدهد، به خاطر میسپارد و بعدا دقیقا اجرا میکند.
روی این مدار الکترونیکی یه جور حسگر نصب شده است. حسگر ها، همانطور که از اسمشان هم پیداست، کارشان "حس" کردن محیط اطراف است. در حقیقت ما توی مدار کنترل روبات اجزایی داریم که از محیط پیرامون روبورو اطلاعاتی را به صورت الکترونیکی در اختیار مغز روبات قرار میدهد.

مدار روبورو که در حقیقت مغز روبات است

اولی دو تا سنسور تماسی است که مثل شاخک های روبورو عمل میکنند. وظیفه اینها این است که در هنگام برخورد با هر چیزی مغز روبات را مطلع کنند؛ حالا اینکه مغز روبات نسبت به این اتفاق( برخورد با مانع) چه عکس العملی نشان میدهد دیگر بر عهده شما است که تکلیف روبورو را مشخص کنید. روبورو در این جور مواقع کاملا گوش به فرمان صاحبش می باشد و از خودش هم هیچ کاری را سر خود انجام نمیدهد!

سنسور تماسی روبورو

دومی دو تا سنسور نوری است که روی مدار نصب شده اند. اگر دقت کنید شبیه دو تا عدس هستند منتها رنگشان خیلی روشنتر از عدس است! کار این سنسور ها تشخیص میزان شدت نور است. آنها میزان شدت نور را به مغز روبات اطلاع میدهند و بعد از آن، این شما هستید که باید در مورد عکس العمل روبورو به این مسائل تصمیم بگیرید و روبورو را مطلع کنید. تا شما به او چیزی نگویید او هم بی خیال تمام مسائلی میشود که دور و برش در حال وقوع است! ... در مورد این سنسور باید دو تا چیز مشخص بشود، اول اینکه از چه شدت نوری با بالا میخواهید روبورو عکس العمل نشان دهد و دوم اینکه در آن شرایط چه کاری انجام بدهد. این موضوع را در مطالب آینده بیشتر بررسی میکنیم!

سومی هم دو تا حسگر مادون قرمز (IR) است که به همراه یک فرستنده مادون قرمز در زیر روبورو قرار دارد.
اگر به زیر مدار روبورو دقت کنید آن سه تا را می‌بینید. وسطی فرستنده است و دوتای دیگر گیرنده. کار این ها این است که نسبت به میزان شدت اشعه مادون قرمز حساس باشند و میزان آن را به مغز روبات گزارش بدهند. درس عین سنسور های نوری. منتها تفاوتشان در این است که ما نور مرئی را خودمان هم میبینیم اما نور مادون قرمز را نمیتوانیم ببینیم. کار این سه تا هم به این شکل است که وسطی که فرستنده است، زیر روبات را روشن میکند و دو تای دیگر میزان بازتاب این اشعه از اشیاء زیر روبات را در یافت و گزارش میکنند. با توجه به اینکه هر جنس و هر رنگی میزان خاصی را اشعه جذب میکند میتوان آن ها را از هم تفکیک کرد.

چیز دیگری که روی مدار روبورو هست اگر دقت کرده باشید چهار تا لامپ کوچک رنگی است، دو تا زد و دو تا سبز، در الکترونیک به این ها دیود نوری یا LED میگویند. این ها چراغ های روبورو هستند که شما میتوانید آن ها را به دلخواه خودتان روشن و خاموش کنید... حالا اینکه به چه درد دیگری میخورند صبر کنید تا در مطالب آنیده درباره آنها بیشتر صحبت کنیم.

چیز های دیگر هم موضوع پنج تا کانکتور است، کانکتور محل اتصال سیم به مدار است. یکی برای تغذیه در کنار لامپ قرمز کوچک ، یکی برای اتصال به کامپیوتر در زیر مدار، دو تا برای اتصال موتور ها در کناره های مدار و دو تا هم پشت به پشت هم در جلوی مدار برای اتصال سنسور های تماسی.... در مطلب بعد کاملا در مورد نحوه سر هم کردن روبورو با کاملا هم صحبت می‌کنیم ... فعلا همین اطلاعات را داشته باشید تا بعد!

3 – قسمت نرم افزار روبورو؛ در مورد این نرم افزار الآن چیز زیادی نمی‌گویم ... چون دیگر خیلی پیچیده می‌شود! ... فقط این را بگویم که نصب آن خیلی ساده است و دستورات آن هم درست عین دستورات شبیه‌ساز روبورو است که در سری قبلی مطالب روبوتیک از آن استفاده می کردیم. در حقیقت بچه هایی که با آن شبیه ساز کار کرده اند برای استفاده از این نرم افزار هیچ مشکلی نخواهند داشت. آن هایی هم که تازه از این به بعد می‌خواهند با ما باشند اصلا نگران نباشند چون قرار است با هم یک مرور اساسی روی نرم افزار و دستورات آن داشته باشیم.

همه اش شد صبر کنید بعدا ... صبر کنید بعدا !
اما اشکال ندارد ... مطمئن باشید به صبر کردنش می ارزد....

خوب برای امروز کافی است. در مطلب بعدی به نحوه سوار کردن روبورو می‌رسیم، در مطلب بعدش طریقه نصب نرم افزارش را توضیح می‌دهیم و یک مروری هم روی دستورات آن خواهیم داشت، بعد می‌رویم سراغ برنامه های ساده، بعد سراغ سنسور ها و نحوه تنظیم کردن آنها که خودشان داستانی دارند و بعد هم برنامه های پیچیده !

به قیافه ساده روبورو و نرم افزار آن نگاه نکنید ... با روبورو کار هایی می‌شود انجام داد که به عقل جن هم نمی‌رسد!
این مطلب عالی رو از سایت تبیان براتون انتخاب کردم:

http://edu.tebyan.net/robotic/robotic10/01.htm